آخرین مطالب
امکانات وب
آرامش خوابهاي ناآرام من
تصوير روياي تو بود....
غربت با همه نامهرباني هايش با شوق ديدار تو زيبا بود
حالا اما شبگردي هاي من بي هدف گشته و
راه تمام غصه ها به قلب من ختم مي شود
اين آدمها هيچكدام تعبير خوابهاي آشفته مرا نميدانند
اين شبها بدون روياي تو تحمل كردني نيست
عمري مي گذرد كه من بي صدا نام ترا فرياد مي زنم
بين من و دوري تو جدالي نابرابر در جريان است
و شبها فقط با خوابهايي مي گذرد كه ديگر تو را ((شب،سکوت، دریا.......))...
مهتاب زيباي آسمان
چه موسيقي زيبايي دارد
وقتي دامن شب را در مي نوردد
آنگاه كه سنگفرشي از روشنايي در دل تاريك شب در كوي تو پديدار مي شود
منظره اي است دلربا...................
پرواز بر فراز بالهاي مهتاب
تا سرزمين تو
تا كوي تو
تنها يك راه براي فرود وجود دارد
نوشيدن باده اي از جام گواراي ماه
سرمست شدن بي اعتنا به احوالات فردا
كه سر خوش شود اين دل شيدا
وبه ذوق ديدار تو زنده بماند
حتي تا هزاران سال دي ((شب،سکوت، دریا.......))...
رهسپار جاده اي زيبا و بي كران
گوش به موسيقي مناظر سپرد ه ام شايد نشاني از تو بيابم
تويي كه نمي دانم چند هزار سال از من دوري....
تويي كه نمي دانم اخر اين جاده به تو مي رسم يانه
در بي زماني جاده ها گم شده ام تا كوي نمي دانم چقدر مانده
راستي در دنياي تو ساعت چند است.......نوشته شده در ۱۳۹۴/۱۲/۲۲ ساعت 19:7 توسط : مهر | دسته : ((شب،سکوت، دریا.......))...
چه خوش صيد دلم گشت، خاطر زيباي بهار
در آخرين شب سال
حس پرواز و رهايي از خاطرات بي پايان بي تو....
روشنايي بهاري سبز كه شايد ديداري زيبا را نويدبخش باشد
امشب همنوا با دل انگيز ترين ترنمهاي دنيا
نام ترا فرياد مي كنم
به ياد اولين پيام بهاري كه برايت فرستادم
از فراز بلندترين قله هاي جهان
رساترين آواز جهان را برايت مي خوانم
همراه با شكوفه هاي سپيد اميد خواهم رست
و باز هم بهاري را آغاز مي كنم كه شايد ((شب،سکوت، دریا.......))...
دو صندلي
در گوشه اي از يك كافه خاطره انگيز
وعده اي كه ديداري نداشت
ساعتها رفت و موسيقي قديمي مي خواند:
دوش ، دوش، دوش كه آن..........
صندلي روبروي من كه خالي بود و من با روياي تو چاي مي نوشيدم
كافه بسته شد و من عابر كوچه هايي شدم
كه در آنها ديگر نه اثري از موسيقي قديمي مانده
نه از تو و نه از كافه رويا.........
نوشته شده در ۱۳۹۵/۰۲/۲۴ ساعت 3:19 توسط : مهر | دسته : ((شب،سکوت، دریا.......))...تو كه گفته اي تامل نكنم جمال خوبان
بكني اگر چو سعدي نظري بيازمايي...............
اينه حال و احوالات من در اين سال 95 و اين بهار بي تو..................
ما را در سایت ((شب،سکوت، دریا.......)) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : vadeyedidar بازدید : 86 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:03
ز چه روي اينگونه بيتابي
زيباترين سپيده جهان، كه دير ماندي و.....
و من كه كنون تنهاترينم در اين وادي....
پس زودتر خورشيد را براي دنيا ارمغان آر....
تا كه خلقي به يكباره شوند.... واله و شيدا.....
ما را در سایت ((شب،سکوت، دریا.......)) دنبال می کنید
برچسب : سپيده, نویسنده : vadeyedidar بازدید : 155 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 16:03
نغمه ای آشنا می آمد از اعماق دریایی مهربان
سکوتی که همه مهر بود و سرور....
همه نور بود شور....